به گزارش راهبرد معاصر، طی روزهای اخیر، تحلیلها و روایتهای متنوعی از مذاکرات برجامی وین مخابره می شود. در برخی مواضع، دیپلماتها از در دسترس بودن توافق در آِینده ای نزدیک خبر داده و در موضع گیری بعدی از سخت بودن مذاکرات و نامشخص بودن نتیجه آن سخن می گویند! نکته مهم تر اینکه در بسیاری از موارد، از یک دیپلمات یا منبع خبری واحد، سیگنالها و پیامهای متناقضی از نشست وین به گوش می رسد.
این رویکرد پارادوکسیکال و در عین حال هدفمند، به طور طبیعی عنصر و مولفه ابهام را در مذاکرات برجامی جدید تقویت می کند. این دقیقا همان چیزی است که دولت بایدن به دنبال آن است!
اخیرا جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، در خصوص آنچه در مذاکرات وین می گذرد به نکته قابل تاملی اشاره کرده است: «مذاکراتی که اخیرا( بر سر احیای برجام) در حال برگزاری است، در وضعیت مبهمی قرار دارد. ایران با گروه «۱+۴» (بریتانیا، آلمان، فرانسه، روسیه و چین) مستقیما گفتوگو میکند اما مذاکره با آمریکاییها غیرمستقیم است.در هر حال، طرفین در مذاکرات جدی هستند اما نمی توان در خصوص سرنوشت مذاکرات اظهار نظر کرد».
همان گونه که مشاهده می شود، مولقه های پیچیدگی و ابهام در مواضع اخیر سالیوان به شدت پررنگ هستند. ابهام همان کلید واژه یا به عبارت بهتر، ابر واژهای است که اعضای دولت بایدن علاقه بسیار شدیدی در خصوص به کارگیری آن دارند.
دلیل این رویکرد بسیار مشخص است: دموکراتهای کاخ سفید معتقدند که در یک فضای شفاف که در آن قواعد حقوقی، فنی و کارشناسی اصالت داشته باشند، جایی برای مانور واشنگتن در پروسه بازگشت به برجام باقی نمی ماند. رئیس جمهور آمریکا و همراهانش به وضوح آگاه هستند که آنها بابت خروج رسمی دولت ترامپ از برجام، حکم مجرم و عامل برهم زننده توافق را دارند و بازگشت به وضعیت اولیه حداقلی ترین اقدامی است که باید انجام دهند.
با همه این اوصاف، دولت جدید آمریکا این اقدام (بازگشت واقعی به برجام) را در تعارض با استراتژی فشار هوشمندانه علیه ایران می داند. استراتژی فشار هوشمندانه، همان رویکردی است که بایدن می خواهد آن را جایگزین استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ کند. بنابراین، هر اندازه عناصر مبهم بتوانند جایگزین عناصر شفاف در مذاکرات وین شود، قدرت مانور کاخ سفید در این بازی هدفمند افزایش خواهد یافت.
آنچه مسلم است اینکه محرمانه بودن مذاکرات تا کنون به سود منافع ملی کشورمان تمام نشده و صرفا ابهام ساختگی مدنظر آمریکا را به افکار عمومی دنیا و مخاطبان عمومی مذاکرات منتقل ساخته است. متاسفانه عدم مطالبه شفافیت از طرف آمریکایی-اروپایی در مذاکرات وین نه تنها سودی برای منافع ملی ما ندارد، بلکه پازل مشترک ضد ایرانی کاخ سفید و تروییکای اروپایی را علیه کشورمان تکمیل خواهد کرد. امیدواریم دیپلماتهای وزارت امور خارجه و اعضای تیم مذاکره کننده برجامی کشورمان این بار متوجه اهمیت مولفه های پارادوسیکال و مبهم در بازی طرف آمریکایی –اروپایی باشند. در غیر این صورت، تکرار برخی تجربیات تلخ اجتناب ناپذیر می باشد.